• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
سارا اکبری؛ تیمور محمدی؛ حمیدرضا ارباب؛ رضا طالبلو
چکیده
قیمت نفت و فرآوردههای نفتی به همدیگر مرتبط هستند و تلاطمات قیمت آنها تقریباً موازی است. بنگاههایی که از این نفت خام در محصولات خود استفاده میکنند با ریسک تلاطم قیمت روبهرو هستند که البته این تلاطم در هردورهای رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد که تحت عنوان رژیمهای متفاوت نفتی شناخته میشود. با این فلسفه که اقتصاد دچار تلاطم ...
بیشتر
قیمت نفت و فرآوردههای نفتی به همدیگر مرتبط هستند و تلاطمات قیمت آنها تقریباً موازی است. بنگاههایی که از این نفت خام در محصولات خود استفاده میکنند با ریسک تلاطم قیمت روبهرو هستند که البته این تلاطم در هردورهای رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد که تحت عنوان رژیمهای متفاوت نفتی شناخته میشود. با این فلسفه که اقتصاد دچار تلاطم بوده و خریداران دچار زیان هستند، خریداران اصولاً در تلاشند که با یک دارایی دیگر دارایی اصلی خود را مصون کنند و این مصونسازی در رژیمهای متفاوت بازده با نرخهای متفاوتی را به همراه دارد. درنتیجه نیاز به ارائه یک الگو برای این فضا میباشد. از دیرباز معلوم شده طبق مقاله همیلتون (1989) قیمت نفت دارای رژیمهای متفاوت است و لذا در مجموع در این پژوهش با این دیدگاه سعی میشود که نسبت بهینه مصونسازی تحت رژیمهای متفاوت قیمت نفت با استفاده از مدل ضریب همبستگی پویای متناسب با تغییر رژیم برآورد شود. دادههای مورد استفاده در این پژوهش بازده ماهانه قیمت نفت وطلا از سال فروردین 1390 الی اسفند 1398 بوده است. در این پژوهش، مدل در نرمافزار متلب اجرا شده است. پس از اجرای مدل این نتیجه حاصل میشود که نسبت مصونسازی بهینه تحت رژیم 1 (اولین تغییر قیمتی با اهمیت مشاهدهشده در دو بازار) معادل 66 درصد و تحت رژیم دوم (دومین تغییر قیمتی با اهمیت مشاهده شده در دو بازار) معادل 26 درصد است.
حمیدرضا ارباب؛ مرتضی یوسفی
چکیده
قیمتگذاری کالاها و خدمات تولیدی همواره یکی از دغدغهها و موضوعات بسیار مهم و حساس اقتصاد و تصمیمات سیاستی توسط دولتها به شمار میرود؛ زیرا هر گونه تغییرات قیمتی میتواند بر رفاه مصرفکنندگان و از طرف دیگر بر کمیت و کیفیت تولید کالاها و خدمات و عرضۀ آنها اثرگذار باشد. در بخش گاز طبیعی نیز انتخاب الگوی مناسب قیمتگذاری و نحوۀ ...
بیشتر
قیمتگذاری کالاها و خدمات تولیدی همواره یکی از دغدغهها و موضوعات بسیار مهم و حساس اقتصاد و تصمیمات سیاستی توسط دولتها به شمار میرود؛ زیرا هر گونه تغییرات قیمتی میتواند بر رفاه مصرفکنندگان و از طرف دیگر بر کمیت و کیفیت تولید کالاها و خدمات و عرضۀ آنها اثرگذار باشد. در بخش گاز طبیعی نیز انتخاب الگوی مناسب قیمتگذاری و نحوۀ اجرای آن با توجه به آنچه بیان گردید و همچنین ویژگیهای خاص عرضه و ساختار بازار این بخش و از سویی اتکای اقتصاد ایران بر منابع طبیعی از جمله گاز طبیعی، بسیار حائز اهمیت میباشد. در این مقاله با بررسی بازار گاز طبیعی و با استفاده از تئوریهای خرد در چارچوب اقتصاد بخش عمومی، با اثبات فرض عدم بهینگی قیمت فعلی گاز برای بخش صنایع کارخانهای ایران و همچنین با توجه به شرایط انحصار طبیعی که بر بازار گاز طبیعی ایران حاکم میباشد، الگوی قیمتگذاری رمزی توجیه یافته و از روش رگرسیون فازی به دلیل عدم دارا بودن برخی محدودیتهای حاکم بر رگرسیون کلاسیک و همچنین دقت بالا استفاده خواهد شد. همچنین به منظور تخمین تابع تولید و بازدهی نسبت به مقیاس و همچنین برای تخمین تابع تقاضا و کشش آن، از الگوی خودتوضیح برداری با وقفههای گسترده (ARDL) و دادههای سالهای 1356 تا 1393 استفاده شده است. در نهایت نیز الگوی بهینۀ قیمتگذاری گاز طبیعی برای بخش صنایع کارخانهای ایران برآورد گردیده است.
حمیدرضا ارباب؛ علی امامی میبدی؛ صبا رجبی قادی
چکیده
میزان مصرف انرژی بر روی رشد اقتصادی هر کشور تأثیرگذار است، بنابراین دسترسی کشورهای جهان به انواع منابع جدید انرژی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر نیز برای رشد و توسعه اقتصادی آنها اهمیت اساسی دارد. پژوهشهای متعدد پژوهشگران در سطح جهان نشان داده است که رشد مصرف انرژی در کشورهای جهان تا حدود زیادی به سطح رشد اقتصادی بستگی دارد. در این ...
بیشتر
میزان مصرف انرژی بر روی رشد اقتصادی هر کشور تأثیرگذار است، بنابراین دسترسی کشورهای جهان به انواع منابع جدید انرژی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر نیز برای رشد و توسعه اقتصادی آنها اهمیت اساسی دارد. پژوهشهای متعدد پژوهشگران در سطح جهان نشان داده است که رشد مصرف انرژی در کشورهای جهان تا حدود زیادی به سطح رشد اقتصادی بستگی دارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی مطالعات و پژوهشهای انجام شده در مورد رابطه رشد اقتصادی و مصرف انرژی در جهان پرداختهایم. در ادامه رابطه رشد اقتصادی و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای منتخب عضو اوپک در بازه زمانی 2015-1985 بررسی شده است. با استفاده از آزمون ریشه واحد نسبت به تعیین مانایی دادهها اقدام گردید و ثابت شد که تمام دادهها مانا هستند. با آزمون علیت گرنجری وجود رابطه علیت از مصرف انرژی تجدیدپذیر به سوی رشد اقتصادی تائید شد. آزمونهای F لیمر و همچنین آزمون هاسمن جهت تعیین مدل رگرسیونی متناسب با نوع دادهها نیز مشخص و برآورد شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش بیانگر این بود که میزان مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای منتخب عضو اوپک از جمله ایران علت گرنجری رشد اقتصادی این کشورهاست.
حمیدرضا ارباب؛ زهره عباسیفر
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، ، صفحه 1-16
چکیده
امروزه آلودگی یکی از مهمترین چالشهای مدیریتی کشورهاست. بر این اساس، تمام کشورها تلاش میکنند تا با وضع قوانین و مقررات در سطح ملی و تنظیم توافقنامههای بینالمللی، از گسترش تخریبهای زیستمحیطی جلوگیری کنند. بدون تردید انتشار آلودگی، تابعی از فرآیند رشد و توسعه اقتصادی است. بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه، وجود یک رابطه ...
بیشتر
امروزه آلودگی یکی از مهمترین چالشهای مدیریتی کشورهاست. بر این اساس، تمام کشورها تلاش میکنند تا با وضع قوانین و مقررات در سطح ملی و تنظیم توافقنامههای بینالمللی، از گسترش تخریبهای زیستمحیطی جلوگیری کنند. بدون تردید انتشار آلودگی، تابعی از فرآیند رشد و توسعه اقتصادی است. بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه، وجود یک رابطه U شکل معکوس بین کیفیت محیط زیست و رشد اقتصادی را تأیید میکنند. این رابطه در ادبیات اقتصاد محیط زیست به منحنی زیستمحیطی کوزنتس یا EKC معروف است. در این مقاله براساس مبانی نظری فنی زیستمحیطی کوزنتس، رابطه آلودگی آب و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در سالهای 2000-1980 بررسی شده است. در الگوی مورد استفاده علاوه بر متغیر درآمد، متغیر جمعیت به عنوان متغیر برونزا در نظر گرفته شده است. در الگوی مورد استفاده از روش دادههای تلفیقی استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهد که تمام کشورهای توسعهیافته از نقطه برگشت منحنی عبور کردهاند. به بیان دیگر رابطه آلودگی آب و درآمد سرانه آنها منفی است و با افزایش رشد اقتصادی و درآمد سرانه این کشورها، کیفیت آب بهبود یافته است. سطح درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه در نقطه بازگشت فنی کوزنتس 901 دلار بوده است. بررسی آماری نشان میدهد که بسیاری از کشورهای در این گروه هنوز به نقطه برگشت فنی کوزنتس خود نرسیدهاند. بنابراین رابطه درآمد ملی سرانه و آلودگی آب مثبت است و با رشد اقتصادی و افزایش درآمد ملی سرانه، سطح آلودگی آب افزایش مییابد.